بشنو از دور صدای نفری می آید
گویی از یوسف کنعان اثری می آید
میرسد دوره هجران تو پایان دیگر
دل غمگین تو را خوش خبری می آید
چشم دل باز کن و بر افق جاده نگر
که سواری به شتاب از سفری می آید
خیز از این خواب گران با دل و جانت حس کن
که نسیم خوش وقت سحری می آید
بشنو از هر طرف این رایحه ناب وصال
موسم فصل تر و تازه تری می آید
بشکفد بخت جهان زآمدن فصل بهار
دگر این باغ جهان را ثمری می آید
بدرخشد همه جا از اثر پرتو دوست
نوبت تابش و آن جلوه گری می آید
گویی از یوسف کنعان اثری می آید
میرسد دوره هجران تو پایان دیگر
دل غمگین تو را خوش خبری می آید
چشم دل باز کن و بر افق جاده نگر
که سواری به شتاب از سفری می آید
خیز از این خواب گران با دل و جانت حس کن
که نسیم خوش وقت سحری می آید
بشنو از هر طرف این رایحه ناب وصال
موسم فصل تر و تازه تری می آید
بشکفد بخت جهان زآمدن فصل بهار
دگر این باغ جهان را ثمری می آید
بدرخشد همه جا از اثر پرتو دوست
نوبت تابش و آن جلوه گری می آید
ارسال توسط علی حسینی