مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید تا وصیت نامه اش را برایم تفسیر
کند؛ وصیت نامه ای که هر کلمه اش کوره ای آتشین است و جان هر بیدار دلی را
به آتش می کشد.
مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید، تا بدانم در این وصیت نامه از چه شکایت دارد و از دست چه کسانی می نالد و چرا می نالد؟
مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید، تا در سکوت خانه ی او، وصیت
نامه اش را بخوانم و از روح پر طنین او مدد بگیرم و ذره ذره درد و داغ او
را که در حروف و کلمات تنیده شده است، با زبان جان بچشم.
مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید، تا پایمال کنندگان حقوق او را
بشناسم و خاموشان در پرده ی نفاق را ببینم و بر سنگدلانی که آتش کینه را
بر خانه ی وحی افکنده اند، نفرین کنم.
مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید، تا سند مظلومیت او را صادقانه
بخوانم و عاشقانه آن را ببویم و با اشک دیده آن را بشویم و بر آه سینه
بیاویزم و در کوه درد و غم پنهانش کنم و در راه و رسم منزل ها آن را منشور
زندگی نمایم.
مرا به خانه زهرا سلام الله علیها ببرید، تا همه ی وجودم را در آتش
مظلومیت و غربت او بسوزانم؛ آنگاه سر تا پا فریاد شوم و چون پرنده ای تنها
در همه ی اعصار پرواز کنم و وصیت نامه ی رنج آلود او را طوق گردنم سازم، تا
همه کس در همه ی زمان ها بخوانند و بدانند که با پاره ی جان پیامبر خدا
صلی الله علیه و آله و سلم چه ها کردند.
بیا با درد دل آن را بخوانیم
که شاید سرّ این معنا بدانیم
چرا زهرا شکایت دارد از خلق
زبانی پر ملامت دارد از خلق
و اما بخشی از وصیت نامه
امتی که عهد و پیمان خدا و پیامبرش را در رهبری علی علیه السلام
شکستند، حق ندارند بر بدن من نماز بگزارند؛ آنها که نسبت به حق ما ظلم روا
داشتند و ارث مرا تصرف کردند و سند مالکیت فدک را که پدرم برایم نوشته بود
سوزاندند و گواهان مرا تکذیب کردند. به خدا سوگند که شاهدان من حضرت جبرئیل
و میکائیل و امیرالمومنین علیه السلام و امّ ایمن بودند.
آنها دست از یاری ما کشیدند و در خانه های خود خزیدند. امیرالمومنین
علیه السلام، مرا به همراه حسن و حسین علیهم السلام شب و روز به خانه های
مهاجر و انصار می برد و من آنها را نسبت به خدا و پیامبر صلی الله علیه و
آله و سلم و حقوق الهی هشدار می دادم و می گفتم:
به ما اهل بیت ظلم نکنید و حق مسلّم ما را که خدا بخشیده است، غصب
نکنید. در تاریکی شب قول مساعد می دادند، امّا در روز روشن دست از یاری ما
برمی داشتند. تا آنجا که به خانه ی ما حمله ور شدند و با جمع آوری هیزم و
آتش زدن آن، خانه را و ما را که در آن خانه بودیم در آتش بسوزانند.
حال به راحتی می توان دریافت که چرا او را شبانه دفن کردند؟ و چرا قبر او پنهان است؟
راز دلتنگی ها و بی قراری های زهرا سلام الله علیها با این سند گویا بر
همگان روشن می شود. به راستی که رنج خودی های عافیت طلب به مراتب بیشتر از
خطر دشمنان رو در رو است.
به راستی چه کسانی حق ولایت علی علیه السلام را نقض کردند؟ و چه کسانی
سند مالکیت فدک را سوزاندند؟ و چه کسانی سند حقانیت اهل بیت علهم السلام را
همچنان می سوزانند؟
و چه کسانی وعده ی یاری زهرا سلام الله علیها را دادند، ولی در میدان عمل او را تنها می گذارند؟
به راستی این عافیت طلبان خانه خزیده کیانند که همواره از زخم مظلومیت
اهل بیت علیهم السلام، خون جاری می کنند؟ و از تنور درد و داغ زهرا سلام
الله علیها، نان عیش می پزند؟ و مصیبت او را اسباب معاش و منافع خویش می
نمایند؟ و راحت طلبان بی درد را نوید شفاعت و بهشت می دهند؟
بیاییم شیعه ی واقعی باشیم
بیاییم شیعه ی واقعی باشیم و عهد خویش را با حضرت زهرا سلام الله علیها
دوباره مرور کنیم و لا اقل از میان خروارها سفارش او، تنها این وصیت نامه
زا زیارت نامه بدانیم و در کنج خلوت و تنهایی، آن را با اشک دیده و دل
شکسته بخوانیم و حرف به حرف و کلمه به کلمه ی آن را شیره ی جان خود سازیم،
تا از این طریق همه ی وجود ما فریاد شود، فریاد دادخواهی از حقوق اهل بیت
علیهم السلام و سینه ی ما از درد و غم زهرا سلام الله علیها لبریز شود، تا
آتش تنهایی از گلوی ما شعله کشد و خرمن حیات بی دردان و نا اهلان را
بسوزاند.
آری؛ هر دل دردمند و عاشقی می داند که سرّ این وصیت نامه چیست؟ و چه
پیامی دارد؟ و تکلیف او در برابر آن چیست؟ چگونه باید به تکلیف خود عمل
کند؟ صاحبدلان دردمند، همواره درد و غم را ترجمان غربت اهل بیت علیهم
السلام می دانند و بدون درد با آنان سخن نمی گویند، و حدیث آن ها را نمی
خوانند، بلکه درد و داغ را حلقه ی اتصال و راز فهم سخنان آنان می دانند.
آه! چقدر ائمه علیهم السلام از یاران بی درد گریزانند و چقدر سینه های
پر درد شیعیان خود را دوست دارند و آن را کلید گنج حکمت می دانند.
من و غم گفته ها داریم نهانی
صفا بی غم ندارد زندگانی
به لفظ ما نگنجد حکمت یار
غم آمد ترجمان هر معانی [1]
[1] بر گرفته از کتاب مرا به خانه ی زهرا ببرید، دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی.
۰۰
۶۵ کاربر این مطلب را دیده اند و تعداد کل بازدید ها از این پست : ۷۶