دل، خانه ى محبت است و محبت سرشارترین طراوت بهار، خانه ى دلمان را لبریز کرده است. اى سبزترین! دریچه ى قلبمان یکسره به سوى آسمان انتظار مقدمت گشوده است و از پشت همین پنجره چشم به راه آمدنت نشسته ایم و اگر روزها بگذرد و عمرها سپرى شود، قلب هامان از یقین به آمدنت لبریز خواهد شد(1) ذره ذره ى قلبمان گواه است که مى آیى با عطر خوش حیات، تا به شمیم روح افزایت دل هاى مرده مان را زنده کنى.(2)
دل، خانه ى محبت است و محبت سرشارترین طراوت بهار، خانه ى دلمان را لبریز کرده است. اى سبزترین! دریچه ى قلبمان یکسره به سوى آسمان انتظار مقدمت گشوده است و از پشت همین پنجره چشم به راه آمدنت نشسته ایم و اگر روزها بگذرد و عمرها سپرى شود، قلب هامان از یقین به آمدنت لبریز خواهد شد(1) ذره ذره ى قلبمان گواه است که مى آیى با عطر خوش حیات، تا به شمیم روح افزایت دل هاى مرده مان را زنده کنى.(2)
بیا اى باغبان بنفشه هاى پاکى! بیا که انتظار آمدنت با تار و پود دل هامان عجین شده است. این فقط چشم نیست که در فراق تو چشمه ى اشک است، این تنها دست هامان نیست که به آسمان بلند است و تو را مى طلبد، که با هر قطره ى اشکى، قلب نیز شرحه شرحه مى شود، دل نیز مى سوزد و مى نالد. تو آرزوى دل هر زن و مرد با ایمانى که در هجرت نالان است.(3) چه مى شود که بیایى؟!
اى مرهم دل هاى شکسته، اى طبیب قلب هاى دردمند! داروى دل بیمارمان غبار مقدم توست. کى غبار قدمت را توتیاى چشم خواهم ساخت؟ اى یکه سوار وادى مهر! بیا که دل، داغ تو دارد و سر، مهر تو، اى مولا و اى مقتداى من! قلب من تسلیم توست،(4) آینه ى حکم توست. که حکم تو حکم خداست.(5) خدایا، به پاکى مقدمش سوگندت مى دهم که قلب مرا عرصه ى اطاعت محض از ولى امرت قرار ده!(6) یارى ام کن تا عطر حضورش را از پس پرده ى غیبت بیابم و به یمن این حضور مبارک، گردن اطاعت بر امرش نهم. یارى ام ده تا آنچه خواست اوست، از عمق دل بخواهم وآنچه نمى پسندد، با تمام وجود ناپسند دارم.
دل، خانه ى محبت است ومحبت سرشارترین طراوت بهار، خانه ى دلمان را لبریز کرده است. اى سبزترین! دریچه ى قلبمان یکسره به سوى آسمان انتظار مقدمت گشوده است واز پشت همین پنجره چشم به راه آمدنت نشسته ایم واگر روزها بگذرد وعمرها سپرى شود، قلب هامان از یقین به آمدنت لبریز خواهد شد. ذره ذره ى قلبمان گواه است که مى آیى با عطر خوش حیات، تا به شمیم روح افزایت دل هاى مرده مان را زنده کنى
مهربانا! یادش را از یادم مبر.(7) ایمان به او را در قلبم افزون کن(8) و یقین به ظهورش را هر لحظه در برابر دیدگانم بنماى(9) رحیما! عزیزا! رئوفا! در روزگار طولانى غیبتش، یقین به آمدنش را از ما مگیر(10) و در گذر این انتظار طولانى، خواب غفلت بر دیدگان ما میفکن و به فراموشى مان فرو مبر! مگذار این دل منتظر به بازیچه هاى دنیایى سرگرم شود و بر رنگ وارنگ دنیا دل خوش کند. مگذار این قلب چشم به راه و شیفته ى قدمش، آنى رنگ و بوى غیر پذیرد و یا آیینه ى تصویرى، غیر تصویر بهار باشد و یا لحظه اى دریچه اى به غیر وادى مهر او بگشاید. مگذار قلبمان به اطاعت غیر او بتپد. اى مهربان ترین! مگذار دلمان بیش از این در انتظار آمدنش شرحه شرحه شود. به نسیم آمدنش روح حیات بر ما ببار و چشممان را به جمال دل آرایش روشن کن و قلب هامان را به حضورش آرامش بخش،(11) یا غیاث المستغیثین!
پاورقی:
1- مفاتیح الجنان، ص 869: فلو تطاولت الدهور وتمادت الأعمار لم أزدد فیک الا یقینا.
2- همان، ص 973: (أحى به القلوب المینة).
3- همان، ص 886: (بنفسى أنت أمنیة شائق یتمنى من مؤمن ومؤمنة ذکرا فحنا).
4- همان، ص 904، (قلبى لکم مسلم).
5- ر.ک:ص 33، پاورقى 5.
6- مفاتیح الجنان، ص 969: (لین قلبى لولى امرک).
7- همان، ص 970: (ولا تسنا ذکره وانتظاره والایمان به وقوة الیقین فى ظهوره).
8- همان، ص 970: (ولا تنسنا ذکره وانتظاره والایمان به وقوة الیقین فى ظهوره).
9- همان، ص 970: (ولا تنسنا ذکره وانتظاره والایمان به وقوة الیقین فى ظهوره).
10- همان، ص 970: (اللهم ولا تسلبنا الیقین لطول الأمد فى غیبته).
11- همان، ص 876: (وثبت به القلب).
۰
۰
۰
۰
۵۲ کاربر این مطلب را دیده اند و تعداد کل بازدید ها از این پست : ۶۶
دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۳۳ ق.ظ