روزگار غیبت، دوران ظلمت و محرومیت است برای تمام آن هایی که امام علیه
السلام از آنان غائب است یا به سخن دیگر، اینان از او مهجورند.
اگر نیکو بنگریم و بیندیشیم و در برکات و آثار وجودی امام علیه السلام تأمل
نمائیم، خواهیم دریافت که دوران غیبت چه دوران رنج بار و طاقت فرسایی است!
خود امام عصر(ع) در دعای شریف افتتاح زبان شِکِوه به محضر خداوند می گشاید
و از نکبت ها و سیه روزی ها و تیره بختی های مردمان آن عصر، شکایت می کند......
به ادامه مطلب مراجعه کنید...
روزگار غیبت، دوران ظلمت و محرومیت است
برای تمام آن هایی که امام علیه السلام از آنان غائب است یا به سخن دیگر،
اینان از او مهجورند.
اگر نیکو بنگریم و بیندیشیم و در برکات و آثار وجودی امام علیه السلام تأمل
نمائیم، خواهیم دریافت که دوران غیبت چه دوران رنج بار و طاقت فرسایی است!
خود امام عصر(ع) در دعای شریف افتتاح زبان شِکِوه به محضر خداوند می گشاید
و از نکبت ها و سیه روزی ها و تیره بختی های مردمان آن عصر، شکایت می کند.
با مراجعه به روایات بس فراوان در باب غیبت امام زمان(ع) و تدبّر در آن ها،
این نکته حاصل می گردد که ائمه ما (ع)، نگران مصائب عصر غیبت و ابتلائات
دوستان و شیعیانشان بوده اند. به عنوان نمونه حضرت رضا علیه السلام در بیان
شیوایی، از حیرت و سرگردانی مؤمنان در آن عصر چنین یاد می فرمایند:
« وَ کَم مِن مُؤمِن مُتَاسّفٍ حَیرانَ حَزین عِندَ فِقدانِ الماءِ المَعین!» ۱
چه بسیار مؤمن دلسوخته ای که در فقدان آب گوارا در حیرت و حزن به سر می برد!
آن حضرت محرومیت زمان مستوری را چنین به تصویر می کشد که_مؤمنان چون
تشنگانی که از جرعه ای آب گوارا منع می شوند _ در وادی حرمان به سر خواهند
برد؛ آن آبی که برای همگان است و ضروری ترین مادّه ی حیات … و به راستی
امام زمان(عج) چنین است و دوران غیبت چنان.
کوتاه سخن آن که غیبت امام عصر(ع) دوری از تجلّی تمام خوبی هاست و در پرده بودن تمام روشنایی ها.
آری شب سرد غیبت، هنگامه ی به چاه افتادن هاست؛
گاه لرزیدن و ترسیدت هاست؛
بحبوحه ی گریستن ها و نالیدن هاست.
عصر غیبت، عصر محرومیت از چشمه ی گوارای ولایت است و دوران پرده نشینی یار و
محجوبی جمال و کمال او. روزگار غیبت امام(ع)، هنگامه ی دوری از چسمه سار
معرفت و زلال هدایت حضرت اوست.
همان گونه که خود در پس پرده ی غیبت نشسته است و مردمان، از دیدار او محروم
اند، صفات حُسنش نیز محجوب است؛ آن چه از تشعشع خُلق و خُوی او دیده می
شود از پس ابر سیاهی است که بر چهره ی آفتاب افتاده و تابشی است از میان
روزنه های پرده ی هجران و چه زیباست آن لحظه که این پرده بر افتد و «
أشرَقَتِ الارضُ بِنُور رَبِّهَا» ۲ معنی شود!
پی نوشت :
۱٫ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص ۶
۲٫ سوره زمر آیه ۶۹
منبع:کتاب آفتاب در نگاه خورشید
۰۰
۸۳ کاربر این مطلب را دیده اند و تعداد کل بازدید ها از این پست : ۸۸