انسان در نظام هستی از مقام و
منزلت بسیار والایی بر خوردار بوده به گونه ای که به امر الهی مورد سجده
ملائکه واقع شده است. و این به جهت دارا بودن خصوصیات و ویژگی هاو کرامت و
شرافتی است که خداوند حکیم در ذات وی قرار داده و استعداد و ظرفیت به کمال
رسیدن را نیز در او به ودیعت نهاده است که از رهگذر آن انسان توانایی
اکتساب و تحصیل کرامت بیشتر را دارا است.
متن کامل در ادامه مطلب...
انسان در نظام هستی از مقام و
منزلت بسیار والایی بر خوردار بوده به گونه ای که به امر الهی مورد سجده
ملائکه واقع شده است. و این به جهت دارا بودن خصوصیات و ویژگی هاو کرامت و
شرافتی است که خداوند حکیم در ذات وی قرار داده و استعداد و ظرفیت به کمال
رسیدن را نیز در او به ودیعت نهاده است که از رهگذر آن انسان توانایی
اکتساب و تحصیل کرامت بیشتر را دارا است.
درباره کرامت انسان و مقام و منزلت او ادیان و مکاتب مختلف مباحث
گوناگون و ملاکها و معیارهایی را مطرح کرده اند، دین اسلام بخشی از
دستوراتش را متوجه انسان و جایگاه بلند او در نظام هستی دانسته و در حقیقت
نگاهش به انسان نگاه واقعی و بر اساس مقدار ظرفیت و توان اوست.
در قرآن کریم و روایات اسلامی تکریم انسان مورد توجه ویژه است، و این
امر به خاطر خیر و شرف ذاتی انسان و گاه به جهت خیر و شرف اکتسابی اوست.
بررسی ویژگی های کرامت انسان بر طبق بینش اسلامی و تبیین دیدگاه اسلام و
سیره معصومین(علیهم السلام) در این زمینه می تواند در الگو سازی و تربیت
الهی و انسانی جامعه تأثیر گذار باشد، بحث و بررسی تفصیلی در این زمینه
فرصت و مجال بیشتری را می طلبد، در نوشته پیش رو به بخشی از این مبحث یعنی
"سیره امام مهدی(عج)" نسبت به به تکریم انسان اشاره می شود. باشد، تا با
الگو برداری از آن بتوانیم در خود و دیگران زمینه های رشد و تعالی و ترقی
اخلاقی و معنوی ایجاد کرده و در سایه آن در روابط مختلف فردی و اجتماعی و
خانوادگی خصوصا روابط پیچیده شهر نشینی امروز که بخش بسیاری از جمعیت جوامع
با آن سر وکار دارند، تحول ایجاد کرده و در نتیجه خود و دیگران را با
معیارهای انسانی و دینی، تربیت نمائیم و در فکر تعالی همگان باشیم. گرچه
باید اعتراف نمود به جهت غیبت امام مهدی(عج) و عدم دسترسی به آن حضرت ترسیم
سیره عملی ایشان کاری سخت و دشوار و غیر ممکن است، اما نهایت چیزی که در
این زمینه می توان به آن اعتماد نمود روایاتی است که بیان گر سیره آن حضرت
در ارتباط با تکریم انسان نسبت به بعد از ظهور ارائه طریق نموده اند که از
آنها می توان معیارهای کلی بر خورد ایشان را نسبت به مقام انسان بدست آورد و
در عصر غیبت بر آنها تکیه کرد و از آنها رهنمود گرفت به گونه ای که در
زندگی فردی و اجتماعی کنونی به اقتضاء عصر غیبت قابل تطبیق بوده باشند.
انسان در نظام هستی از مقام و منزلت بسیار والایی بر
خوردار بوده به گونه ای که به امر الهی مورد سجده ملائکه واقع شده است. و
این به جهت دارا بودن خصوصیات و ویژگی هاو کرامت و شرافتی است که خداوند
حکیم در ذات وی قرار داده و استعداد و ظرفیت به کمال رسیدن را نیز در او به
ودیعت نهاده است که از رهگذر آن انسان توانایی اکتساب و تحصیل کرامت بیشتر
را دارا است
اینک با این نگاه به مواردی چند از سیره امام مهدی(عج) در مورد تکریم
انسان بر گرفته از روایات اشاره می شود باشد تا با الگو قرار دادن آنها
بتوانیم در زندگی امروزمان از آنها بهره کافی و وافی را بر گیریم.
تکامل عقلانی مردم:
بی شک برخورداری انسان از عقل و خرد یکی از امتیازلت مهم و اساسی او از
سائر مخلوقات و حیوانات بوده و در حقیقت این امر از مصادیق بارز کرامت ذاتی
انسان است که توسط خداوند به او ارزانی شده است.
بنابراینضروری است انسان همواره
در جهت شکوفایی و تکامل آن بکوشد و در روابط مختلف فردی و اجتماعی و
خانوادگی از آن بهره گرفته و عقلانیت را معیار تشخیص حق و باطل قرار دهد و
از پیروی هوای نفس بر خواسته از غرایز حیوانی بپرهیزد و در مصاف بین عقل و
غرایز حیوانی و تعارض میان این دو جانب عقل را بر گزیند، زیرا خداوند عقل
را از روی لطف و حکمت خویش به عنوان رسول و پبامبر باطنی برای تشخیص خوب از
بد در وجود انسان قرار داده است. و این از معیارهای مهم کرامت انسان از
سائر مخلوقات به شمار می رود.
پس هر عاملی که موجب تقویت و تکامل عقلانیت می شود باید به آن به دیده
احترام نگریست و از آن استفاده لازم را برد. زیرا این امر موجب می شود تا
عقلانیت و فرهیختگی در سطوح مختلف جامعه پایدار شده و ریشه بدواند و به
صورت فرهنگ عمومی در آید، نتیجه و ثمره آن حل بسیاری از مشکلات دست و پاگیر
انسان امروزی خصوصا مشکلاتی که در کلان شهرها دامن گیر مردم است می باشد.
به راستی وقتی همه مردم و یا بخش عظیمی از آنان به حد قابل قبولی از
فرهیختگی برسند و از عقلانیت و خرد بالایی برخوردار شوند، دیگر از ظلم و
ستم و حق کشی و اختلاف و تفرقه و فتنه و بخل و کینه و حسادت و دروغ و غیبت و
تهمت و روابط ناصحیح و دشنام و افتراء و فحش و ناسزا و مسابقه در زندگی
مادی و ... که همه و همه از مظاهر حاکمیت جهل و نادانی و جنود شیطان است،
که با کرامت انسان در تضاد بوده و موجب تشویش خاطر و اضطراب و استرسهای
منجر به انواع بیماریها است، خبری نخواهد بود و به دنبال آن جامعه ای پاک
با مردمی پاکیزه و با کرامت خواهیم داشت که دیگر در آن با آثار ظلم و ستم و
اختلاف و تفرقه و از هم گسیختگی خانواده و طلاق و فرزندان بی سرپرست و
مواد مخدر و عوارض ناشی از آن و بی اعتمادی و دزدی و سرقت و... مواجهه
نخواهیم شد.
با توجه به اینکه عصر ظهورامام مهدی(عج) که عصر حاکمیت
ارزشهای الهی در زندگی بشر و عصر بروز و ظهور همه استعدادهای نهفته بشری
است که تا آن روز به هر دلیلی مجالی برای بروز و ظهور پیدا نکرده اند، می
باشد در نتیجه یکی از سیره های مهم امام مهدی(عج) بعد از ظهور توجه به
عقلانیت مردم و تکامل عقلانی آنان و تلاش برای ایجاد فرهیختگی در میان شان
است. امام باقر(علیه السلام) در ترسیم عصر ظهور از این منظر می فرماید:
قائم ما وقتی قیام نماید دست خویش را بر سر مردم قرار می دهد که بواسطه آن
نیروهای عقلانی مردم را تمرکز داده و عقول آنان را به کمال می رساند
با عنایت به جایگاه مهمی که عقلانیت از آن برخوردار است در اندیشه
اسلامی و بر طبق روایات اسلامی تمجیدی که از عقل و خرد به عمل آمده از
مۆلفه های دیگر به عمل نیامده است، بر طبق روایاتی عقل معیاری برای دین
داری انسان معرفی شده است.(1) مفهوم این دسته از روایات این است اگر کسی از
عقلانیت و خرد بر خوردار نباشد در واقع دین ندارد و کسی که دین نداشته
باشد اهل بهشت نخواهد بود. و همچنین بر طبق برخی دیگر از روایات عقل به
عنوان دوست و صدیق و در مقابل جهل و نادانی دشمن انسان معرفی شده است.(2) و
بی حکمت نیست که خداوند عقل را محبوب ترین مخلوق خویش معرفی می کند.(3)
در جوامع روایی نظیر اصول کافی اولین فصل مورد توجه برای خواننده فصل
«عقل و جایگاه و اهمیت آن و در مقابل جهل و مضرات آن» بیان شده است.(4)
با توجه به اینکه عصر ظهورامام مهدی(عج) که عصر حاکمیت ارزشهای الهی در
زندگی بشر و عصر بروز و ظهور همه استعدادهای نهفته بشری است که تا آن روز
به هر دلیلی مجالی برای بروز و ظهور پیدا نکرده اند، می باشد در نتیجه یکی
از سیره های مهم امام مهدی(عج) بعد از ظهور توجه به عقلانیت مردم و تکامل
عقلانی آنان و تلاش برای ایجاد فرهیختگی در میان شان است. امام باقر(علیه
السلام) در ترسیم عصر ظهور از این منظر می فرماید: قائم ما وقتی قیام نماید
دست خویش را بر سر مردم قرار می دهد که بواسطه آن نیروهای عقلانی مردم را
تمرکز داده و عقول آنان را به کمال می رساند.(5)
ادامه دارد ...
پی نوشت ها:
[1] - اصول کافی ج1 ص 11ح6 «عن الصادق(ع): مَنْ کَانَ عَاقِلًا کَانَ لَهُ دِینٌ وَ مَنْ کَانَ لَهُ دِینٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ »
[2] - همان ج1 ص 11ح 4 «عن الرضا(ع): صَدِیقُ کُلِّ امْرِئٍ عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ»
[3] - همان ج1 ص 10 ح 1 «َ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی مَا خَلَقْتُ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْک...»
[4]- همان ج1 ص 10 «کِتَابُ الْعَقْلِ وَ الْجَهْلِ »
[5] - کمال الدین ج 2 ص 675 ح 30«عن أبی جعفر الباقر ع قال إذا قام
قائمنا ع وضع یده على رءوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها أحلامهم»
۰۰
۲۸ کاربر این مطلب را دیده اند و تعداد کل بازدید ها از این پست : ۳۰