به گزارش روابط عمومی مهدیه وادقان:
نماز عید سعید فطر به امامت آقای عبدالرضا عسکری و راس ساعت 9 روز عید سعید فطر در محل مهدیه روستای وادقان برگزار می گردد.
همپنین در پایان نماز عید و ایراد خطبه ها ، مراسم قرعه کشی و اهداء جوایز مسابقات فرهنگی قرآنی ، کانون مهدیه برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است،کانون فرهنگی مهدیه پیشاپیش این عید بزرگ را بر همه هم میهنان عزیز تبریک عرض می نماید.
به گزارش روابط عمومی مهدیه وادقان:
مهلت ارسال پاسخنامه مسابقه فرزند کعبه 2 روز تمدید گردیده است. (قبلا روز 25 ماه مبارک رمضان ، آخرین مهلت ارسال پاسخنامه اعلام گردیده بود).تا کنون از طریق پایگاه اینترنتی مهدیه وادقان 143 نفر در این مسابقه شرکت کرده اند.
متن کامل را در ادامه مطلب بخوانید...
به گزارش روابط عمومی مهدیه وادقان:
مهلت
ارسال پاسخنامه مسابقه فرزند کعبه 2 روز تمدید گردیده است. آخرین مهلت
ارسال پاسخنامه مسابقه فرزند کعبه ؛ تا پایان وقت اداری روز سه شنبه
15/مرداد/1392 مصادف با 28 رمضان 1434 خواهد بود.
زمان قرعه کشی و اهداء جوایز؛ روز عید فطر
عزیزانی
که از طریق وب سایت مهدیه وادقان در این مسابقه شرکت کرده اند،در صورت
برنده شدن در این مسابقه با آن ها تماس گرفته و جوایز برایشان ارسال می
گردد.
لازم به ذکر است ؛ اسامی برندگان مسابقه در وب سایت رسمی مهدیه وادقان اعلام خواهد شد.تا کنون از طریق پایگاه اینترنتی مهدیه وادقان 143 نفر در این مسابقه شرکت کرده اند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«وقتى دانستیم که خداى عزّوجل حکیم است، تصدیق مى کنیم که افعال و
اقوال او
همگى حکمت است، اگر چه وجه آن براى ما آشکار نباشد». کمال الدین، ج2، ص482
...
مفهوم غیبت
بر اساس روایات، غیبت به معنای
«پوشیده بودن از دیدگان» است، نه حاضر نبودن. در این دوران، امام مهدی(عج)
از چشمان مردمان غایب است و آنها او را نمی بینند؛ در حالی که آن بزرگوار
در بین مردم حضور دارد و در کنار ایشان زندگی می کند.
امام علی علیه السلام می فرماید: «سوگند به خدای علی، حجت خدا در میان
مردم است و در راه ها (کوچه و بازار) گام برمی دارد، به خانه های آنها سر
می زند، در شرق و غرب زمین رفت و آمد می کند، گفتار مردم را می شنود و به
ایشان سلام می کند، می بیند و دیده [و شناخته] نمی شود تا وقت معیّن و وعده
الهی».
در اصطلاح مذهب ما، غیبت، پنهان بودن یک شخصیت بزرگ آسمانی است که به او
مأموریت داده شده جامعه بشری را رهبری کند و جهانی را از مفاسد و پلیدی ها
دور سازد و عدل و داد اجتماعی را به پا دارد.
انکار غیبت
منکران وجود حضرت مهدی (عج)، از نظر روحی، فکری و اعتقادی مشکل دارند؛
چرا که انکار، برانگیخته از شک و تردید است. طرح مسائلی چون ارائه دلیل بر
وجود امام غایب، علت و سبب غیبت، فایده آن، دلیل طولانی بودن غیبت و زنده
بودن امام (عج)، مدت غیبت و زمان ظهور، محل اسکان امام(عج)، و ظاهر نشدن
بعضی علامات و...، اشکال هایی است که انکار کنندگان با ارائه کردن آنها،
سعی در منحرف ساختن اذهان و خدشه دار کردن وجود حضرت مهدی (عج) و مسائل
مهدویت دارند.
فلسفه و علل غیبت
مسئله غیبت امام زمان(عج)، یکی از اسرار الهی است که تاکنون جز معصومان
علیهم السلام کسی نتوانسته است به راز آن پی ببرد. تمام کارهای خداوند بر
اساس حکمت و مصلحت انجام می گیرد و همه رویدادهای خرد و کلان جهان با تدبیر
پروردگار عالم و به اراده او انجام می پذیرد. مسئله غیبت حضرت مهدی(عج)
نیز یکی از مهم ترین این رویدادهاست که بنا بر حکمت هایی صورت گرفته است.
البته برخی از این حکمت ها در احادیثی که از سوی معصومان علیهم السلام
آمده، ذکر شده است؛ هر چند وجه حکمت و علت آن به طور کامل، جز پس از ظهور
روشن نخواهد شد.
منکران وجود حضرت مهدی (عج)، از نظر روحی، فکری و
اعتقادی مشکل دارند؛ چرا که انکار، برانگیخته از شک و تردید است. طرح
مسائلی چون ارائه دلیل بر وجود امام غایب، علت و سبب غیبت، فایده آن، دلیل
طولانی بودن غیبت و زنده بودن امام (عج)، مدت غیبت و زمان ظهور، محل اسکان
امام(عج)، و ظاهر نشدن بعضی علامات و...، اشکال هایی است که انکار کنندگان
با ارائه کردن آنها، سعی در منحرف ساختن اذهان و خدشه دار کردن وجود حضرت
مهدی (عج) و مسائل مهدویت دارند
برخى حکمت هاى غیبت
این که به حقیقت چرا امام زمان(علیه السلام) در پس پرده غیبت پنهان
گشته، به اراده حکیمانه خداوند بستگى دارد و از اسرار پیچیده نظام هستى به
شمار مى رود.
(امام صادق (علیه السلام) فرمود:
«وقتى دانستیم که خداى عزّوجل حکیم است، تصدیق مى کنیم که افعال و اقوال او
همگى حکمت است، اگر چه وجه آن براى ما آشکار نباشد». کمال الدین، ج2، ص482)
با این همه آن چه در برخى احادیث به عنوان حکمت هاى غیبت ذکر شده است،
مى تواند با اشاره به برخى عوامل مۆثر در غیبت، موجب تذّکر و عبرت آموزى و
چاره اندیشى بندگان خدا باشد:
1 ـ سنّت الهى
امام صادق(علیه السلام) فرمود: سنّت هایى که در مورد غیبت هاى
پیامبران(علیهم السلام)اتفاق افتاد همگى به طور تمام و کمال در مورد قائم
ما اهل بیت، به وقوع خواهد پیوست. (کمال الدین، ج2، ص345)
امام زمان خود را به خورشیدى تشبیه مى فرماید که ابرها
آن را پوشیده باشند. وقتى خاصیت وجود امام زمان چون خورشید نور افشانى و
اعطاى فیض است، ابرهاى پوشاننده جز گناهان و قدر ناشناسى مردم چه مىتواند
باشد؟
2 ـ حفظ جان امام و خوف از کشته شدن او
که در حقیقت به معنى از بین رفتن پیام او و نافرجام ماندن مأموریت هاى او در حاکمیّت بخشیدن به اسلام و قرآن است:
امام صادق(علیه السلام) در پاسخ سۆالى درباره وجه غیبت مى فرماید:
«از کشته شدن خویش مى ترسد». (کمال الدین، ج2، ص481)
3 ـ آمادگى جهانى براى پذیرش حکومت اسلام و محو سلطه مستکبرین
امام زمان(علیه السلام) فرمود:
«من در زمان ظهورم، در حالى قیام مى کنم که بیعت و پیمان هیچ طاغوتى بر گردنم نیست». (منتخب الاثر، ص267)
4 ـ آزمایش مردم
پیامبر فرمود:
«در غیبت مهدى(علیه السلام) کسى بر اعتقاد به امامت او ثابت قدم نمى
ماند مگر کسى که خداوند قلبش را به ایمان آزموده باشد». (منتخب الاثر،
ص101)
5 ـ گناهان مردم و عدم آمادگى مردم
«امام زمان (علیه السلام) خود را به خورشیدى تشبیه مى فرماید که ابرها
آن را پوشیده باشند» )احتجاج، ص263; و بحارالانوار، ج52، ص92 ) وقتى خاصیت
وجود امام زمان چون خورشید نور افشانى و اعطاى فیض است، ابرهاى پوشاننده
جز گناهان و قدر ناشناسى مردم چه مى تواند باشد؟
منبع:سایت حوزه
علامه نوری در کتب دارالسلام و
نجم الثاقب از خط سید سند؛ آقا میرزا صالح فرزند خلف مرحوم آقا سید مهدی
نقل نموده است که یکی از صلحای ابرار از اهل حله برای ما نقل کرد:
یک روز صبح از خانه خود برای زیارت سید اعلی الله مقامه بیرون آمدم. در
راه از کنار مقام معروف به قبر سید محمد ذی الدمعه عبور نمودم. در نزد قبر،
شخصی را دیدم که منظر نیکوئی داشت و صورت مبارکش درخشان و مشغول به قرائت
فاتحه بود......
کلاس درسی با حضور صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه)
علامه نوری در کتب دارالسلام و
نجم الثاقب از خط سید سند؛ آقا میرزا صالح فرزند خلف مرحوم آقا سید مهدی
نقل نموده است که یکی از صلحای ابرار از اهل حله برای ما نقل کرد:
یک روز صبح از خانه خود برای زیارت سید اعلی الله مقامه بیرون آمدم. در
راه از کنار مقام معروف به قبر سید محمد ذی الدمعه عبور نمودم. در نزد قبر،
شخصی را دیدم که منظر نیکوئی داشت و صورت مبارکش درخشان و مشغول به قرائت
فاتحه بود.
با دقت نگاه کردم، دیدم در شمایل عربی است و از اهل حله نیست. با خود
گفتم که این مرد غریب است و اهتمام ورزیده به زیارت صاحب این قبر و ایستاده
و فاتحه میخواند ولی ما اهل این شهر بدون توجه از کنار مقبره اش میگذریم و
فاتحه ای نمیخوانیم. ایستادم و حمد و سوره ای خواندم.
از قرائت که فارغ شدم سلام کردم. جواب سلام داد و فرمود علی، به زیارت سید مهدی می روی؟ گفتم بله. فرمود من نیز با تو می آیم.
مقداری که راه رفتیم به من فرمود: از خسارتی که امسال در اموالت دیدی
ناراحت نباش، این به خاطر حجی بود که در ذمه ات بود. مال دنیا می آید و می
رود.
به من خسارتی مالی وارد شده بود که به دلیل حفظ اعتبار تجارت، احدی را
از آن مطلع نکرده بودم! به همین جهت از شنیدن این جمله بسیار ناراحت شدم و
با خود گفتم: سبحان الله! ورشکستگی من به قدری شایع شده که غریبه ها هم از
آن آگاه شده اند. ولی در جواب او گفتم الحمد لله علی کل حال.
سپس فرمود: ضرری که به تو رسیده به زودی جبران می شود و بعد از مدتی به حال اول خود بر میگردی و دین خود را ادا می کنی.
من ساکت شدم و درباره سخن او فکر میکردم، تا به در خانه شما رسیدیم.
مقابل در ایستادیم. عرض کردم: بفرمایید مولای من. من از اهل خانه هستم.
فرمود شما بفرمایید که انا صاحب و الدار ( که منم صاحب خانه و صاحب الدار) (
این دو از القاب آن حضرت است). از ورود امتناع نمودم. دست مرا گرفت و قبل
از خود وارد خانه نمود.
داخل مسجد که شدیم دیدیم تعدادی طلبه نشسته اند و منتظرند که سید قدس
الله روحه جهت تدریس از خانه خارج شود و جهت احترام، جای نشستن او خالی بود
و کسی در آنجا ننشسته بود و در آن موضع کتابی گذاشته بود.
مقداری که راه رفتیم به من فرمود: از خسارتی که امسال در
اموالت دیدی ناراحت نباش، این به خاطر حجی بود که در ذمه ات بود. مال دنیا
می آید و می رود. به من خسارتی مالی وارد شده بود که به دلیل حفظ اعتبار
تجارت، احدی را از آن مطلع نکرده بودم! به همین جهت از شنیدن این جمله
بسیار ناراحت شدم و با خود گفتم: سبحان الله! ورشکستگی من به قدری شایع شده
که غریبه ها هم از آن آگاه شده اند. ولی در جواب او گفتم الحمد لله علی کل
حال
سپس آن شخص رفت و درآن محل که محل نشستن سید رحمه الله بود نشست. آنگاه
آن کتاب را گرفت و باز کرد (و آن کتاب شرایع، تالیف محقق بود) و از میان
اوراق کتاب چند جزء مسوده که بخط سید بود بیرون آورد و شروع به خواندن آن
کرد ( خط سید به گونه ای بود که هر کسی نمیتوانست آن را بخواند). و به طلاب
می فرمود: آیا تعجب نمیکنید در این فروع ؟
والد اعلی الله مقامه در جنه نقل کرد که وقتی از درون خانه بیرون آمدم
آن مرد را دیدم که در جای من نشسته. به محض اینکه مرا دید برخواست و از آن
مکان جا به جا شد. ولی به او اصرار کردم که در همان مکان جلوس بفرماید. و
دیدم مردی است خوش منظرو زیبا چهره در لباسی غریب.
وقتی نشستیم رو به او نمودم و خواستم از حالش سئوال کنم و بپرسم که او
کیست و وطنش کجا است ولی حیا کردم. سپس شروع به بحث نمودم . او نیز در آن
بحث صحبت هایی می فرمود . مانند مروارید غلطانی بود که به شدت مرا مبهوت
کرد.
یکی از طلاب گفت سکوت کن. تو را چه به این سخنان! تبسم کرد و ساکت شد.
وقتی که بحث تمام شد به او گفتم: از کجا به حله آمده اید؟ فرمود از بلد
سلیمانیه.
گفتم چه وقت حرکت کردید؟ فرمود دیروز خارج شدم در حالی نجیب پاشا
سلیمانیه را فتح کرده و با شمشیر و قهر آنجا را گرفته و احمد پاشا پابانی
را که در آنجا سرکشی میکرد را برکنار نمود و و بجای او عبدالله پاشا برادرش
را نشاند.
والد مرحوم قدس سره گفت من از خبر او متحیر شدم و اینکه این فتح و خبر
به حکام حله نرسیده و در به ذهنم نرسید که از او بپرسم چگونه دیروز راه
افتاده و اکنون به حله رسیده در حالی که میان حله و سلیمانیه برای سوار
تندرو بیش از ده روز راه است.
آنگاه آن شخص امر فرمود یکی از خدام خانه را که برای او آب بیاورد. خادم
ظرف را گرفت که آب از حب بردارد. او را صدا کرد و فرمود: با این ظرف آب
نیاور. زیرا حیوان مرده ای درون آن است! خادم نگاه کرد و در آن چلپاسه ی
مرده ای دید. ظرف دیگری برداشت و برایش آب آورد.
پس از نوشیدن آب از جا برخواست که برود. من نیزبه احترام او برخواستم. مرا دعا کرد و رفت.
زمانی که از خانه بیرون رفت به گروهی که در آن مکان بودند گفتم چرا خبر
او را در فتح سلیمانیه انکار نکردید؟ گفتند چرا خودت انکار نکردی؟
پس حاجی علی سابق الذکر مرا به
آنچه در راه واقع شده بود خبر داد و جماعت اهل مجلس به آنچه در غیاب من از
خواندنش در آن مسوده و تعجب کردن از فروعی که در آن بود واقع شده بود خبر
دادند. والد فرمود: به آنها گفتم جستجو کنید ولی گمان نمی کنم که او را
بیابید. و الله او صاحب الامر روحی فداه بود.
آن جماعت در طلب آن جناب متفرق شدند ولی اثری از او نیافتند. سپس فرمود
ما تاریخی را که در آن روز از فتح سلیمانیه خبر داد را ثبت کردیم. و بشارت
خبر آن پس از ده روز به حله رسید .
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت
داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد
تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت
کردهاى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت
او را نمىکنند و یا از دیدهها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به
سر مىبرند.....
حضرت مهدی در آیینه کلام امام علی (ع) از آغاز تا حکومت
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت
داشته باشى تا خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد
تا حجّت تو تباه نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت
کردهاى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت
او را نمىکنند و یا از دیدهها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به
سر مىبرند.
زمین خالى از حجّت نمی ماند
در جهان بینى مکتب اهلبیت علیهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمین
خالى از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا که بدون امام معصوم هدایت و کمال
صحیح و شایسته انسانى میسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به برکت وجود
حجتهاى خداوند است. در این باره روایات زیادى نقل شده است. جهت آشنایى
بیشتر با این موضوع به ذکر دو حدیث از روایات حضرت علىعلیه السلام اکتفا
مىشود.
بار خدایا! همواره باید در روى زمین تو حجتى براى بندگانت داشته باشى تا
خلق را به دینت راهنمایى کند، و علم تو را به آنها بیاموزد تا حجّت تو تباه
نشود و پیروان اولیاء تو بعد از آنکه آنها را هدایت کردهاى دوباره گمراه
نگردند. [حجت تو] یا ظاهر و آشکار خواهد بود که اطاعت او را نمىکنند و یا
از دیدهها نهان خواهد بود که مردم در انتظار او به سر مىبرند. اگر شخص و
جسم او در حال هدایت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در قلبهاى
عاشقان حق پایدار است و آنها به آن علم و آداب پایبند هستند و به آن عمل
مىکنند.
- اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا ظاهراً مشهوراً و
امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بیّناته و کم ذا و أین؟
اولئک واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً یحفظُ اللّه بهم
حُججه و بیّناته... اولئک خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاةِ الى دینهِ.
... بارخدایا آرى! زمین از امامى که قیام بر حق کند خالى نخواهد ماند. او
یا آشکار و شناخته شده است یا ترسان و پنهان است تا حجتها و دلیلهاى روشن
خدا (یعنى اصول و احکام دین و تعالیم انبیاء) از بین نرود. اما اینکه
ایشان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آنها بسیار کم هستند
ولى از جهت منزلت و بلندمرتبهگى در نزد خداوند بسیار بزرگوارند. خداوند
به وسیله ایشان حجّتها و دلیلهاى روشن خود را حفظ مىکند... آنان خلفا و
نمایندگان خدا در روى زمین هستند و مردم را به سوى دین و احکام و مقررات او
دعوت مىکنند...
نَسَب حضرت مهدىعلیه السلام
در لابلاى سخنان على بن ابیطالبعلیه السلام روایات زیادى در زمینه معرفى
نسب امام زمانعلیه السلام به چشم مىخورد که به یک بیان مجموعه این قبیل
از روایات به سه دسته تقسیم مىشوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان
معرفى مىکنند، در قسمتى دیگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه علیها
السّلام و بالاخره در دستهاى از روایات حضرت مهدىعلیه السلام را از اولاد
امام حسینعلیه السلام معرفى کرده اند.
امام محمد باقرعلیه السلام مىفرمایند: امیرالمؤمنین على بن ابیطالبعلیه
السلام وقتى که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند براى مردم خطبه اى
خواندند... در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبرصلى
الله علیه و آله فرستادند و نعمتهایى را که خداوند به رسولش و بر خود آن
حضرت عنایت کرده است یکى یکى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله
نعمتهاى خداوند بر من آن است که مهدىّ این امّت از فرزندان من است.
زرّبن حبیش شنید که على بن ابیطالبعلیه السلام مىفرمود: مهدى مردى از ما اهلبیت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.
... حضرت امام رضاعلیه السلام از پدر بزرگوارش موسى بن جعفرعلیه السلام و
او نیز از پدرش... او از امام حسینعلیه السلام و آن حضرت از امیرالمؤمنین
على بن ابیطالبعلیه السلام روایت کرده است که آن حضرت خطاب به امام
حسینعلیه السلام فرمودند: نهمین فرزند تو اى حسین! قائم بر حقّ (مهدىعلیه
السلام ) است...
خاندان مهدىعلیه السلام
امیرالمؤمنینعلیه السلام در معرفى خاندان حضرت مهدىعلیه السلام از تعابیر
زیادى استفاده کردهاند و هر یک از آنها به گوشه اى از واقعیّت دلالت
دارند که در مجموع به همراه توصیفات دیگرى که از سایر ائمه علیهم السّلام
نقل شده است به طور کامل شخصیّت امام عصرعلیه السلام را به انسانها
مىشناسانند. به عنوان مثال در یک جا مىفرمایند: آن حضرت از قریش است. در
مورد دیگر وى را از بنىهاشم معرفى مىکنند. در ضمن یکى دیگر از سخنانشان
او را از عترت پیامبرصلى الله علیه و آله مىخوانند و... که هر کدام از این
عبارات به بُعد خاصّى از شخصیت امام زمانعلیه السلام دلالت دارند و در
نتیجه این اختلاف در الفاظ و عبارات با یکدیگر منافاتى ندارند و همه آنها
اوصاف یک حقیقت نورانى را روشن مىکنند.
از حسین بن علىعلیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: شخصى خدمت
علىعلیه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى امیرمؤمنان براى ما از مهدىعلیه
السلام سخن بگو. على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند: هنگامى که رفتنىها
بروند و اهل ایمان کم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در چنین
شرایطى او ظهور خواهد کرد. آنگاه همان شخص عرضه داشت یا امیرالمؤمنین! درود
و سلام بر تو باد، حضرت مهدىعلیه السلام از کدام طایفه است؟ حضرت
فرمودند: او از بنىهاشم است که بهترین طایفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى
به حساب مىآید.
نام مبارک مهدىعلیه السلام
در مجموعه سخنان حضرت علىعلیه السلام با روشهاى مختلفى از نام مبارک امام
زمانعلیه السلام یاد مىشود. در یک مورد تصریح به نام آن حضرت غیر جایز
دانسته شده است. در مورد دیگر از آن با اشاره سخن به میان مىآید و بالاخره
در مورد دیگر به صراحت نام مخصوص بیان مىشود.
جابربن یزید جعفى مىگوید: از امام باقرعلیه السلام شنیدم که مىفرمود:
روزى عمر بن خطاب به امیرالمؤمنینعلیه السلام گفت: اى پسر ابوطالب! نام
مهدى چیست؟ آنرا براى من بیان کن.
علىعلیه السلام فرمود: اسم اورا نمىگویم، چون حبیب و خلیل من )رسول اکرم
صلى الله علیه و آله ( با من عهد کرده است اسم او را براى کسى بیان نکنم
تا اینکه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و این از امورى است که خداوند
عزّوجلّ علم آن را نزد پیامبرش امانت و ودیعه نهاده است.
- ...عن على بن ابیطالبعلیه السلام قال: المهدىُّ مولِدُهُ بالمدینة من
اهل بیت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ... على بن ابیطالبعلیه السلام فرمودند:
مهدى در مدینه به دنیا مىآید. او از اهل بیت پیامبر اکرم صلى الله علیه و
آله است. و هم اسم با یکى از پیامبران است...
در یکى از اشعار منسوب به حضرت علىعلیه السلام در این باره آمده است:
فثم یقوم القائم الحق منکم و بالحق یاتیکم و بالحق ّ یعمل
سمىُّ نبى ّ اللّه نفسى فدائه فلا تخذلوه یا بنىّ و عجّلوا
سپس آن قیام کننده بر حق، از میان شما قیام خواهد کرد. او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد کرد.
جانم فداى او که همنام رسول خداصلى الله علیه و آله است. اى فرزندان من! به یارى او بشتابید، مبادا او را بى یار و یاور رها سازید.
- عن علىعلیه السلام قال: اسم المهدىُّ محمد
حضرت علىعلیه السلام فرمود: اسم حضرت مهدىعلیه السلام محمد است.
سیماى مهدىعلیه السلام
به خصوصیات جسمانى و ویژگیهاى بدنى حضرت مهدىعلیه السلام در بخشى از
روایات حضرت علىعلیه السلام اشاره مىشود. در یکى از این روایات بطور کلى
این ویژگیها بیان شده تا آنجا که مىفرماید آن حضرت در خلقت خود شبیه
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله است، اما در تعدادى دیگر از روایات به
توصیف خصوصیات چهره واعضاء بدن امام زمانعلیه السلام مىپردازد.
اوصاف مهدىعلیه السلام
در دستهاى از روایات على بن ابیطالبعلیه السلام به اوصاف و ویژگىهاى
روحى و اخلاقى امام زمانعلیه السلام پرداخته مىشود که از جمله آنهاست:
حضرت علىعلیه السلام در ادامه یکى از سخنانشان به تبیین صفات حضرت
مهدىعلیه السلام پرداخته، فرمودند: آستانه او در پناه دهى به بى پناهان از
همه آستانهها وسیعتر، و علم و دانش آن حضرت از همه زیادتر است و از همه
مردم بیشتر به صله ارحام و پیوند با خویشاوندان توجه مىنماید. پروردگارا!
بیعت او را پایان بخش همه اندوهها قرار بده و تفرّق و پراکندگى امت اسلامى
را به دست با کفایت آن حضرت به یگانگى مبدّل فرما...
غیبت امام زمانعلیه السلام
یکى از پیشامدهاى بسیار مهم زندگى حضرت مهدىعلیه السلام واقع شدن غیبت
مىباشد که در دو مرحله انجام گرفته است. اولى بنام غیبت صغرى معروف است که
از سال 260هجرى یعنى از زمان شهادت امام عسکرىعلیه السلام آغاز شد و تا
سال 329هجرى ادامه داشت و از این سال به بعد دوره غیبت کبرى آغاز مىشود که
تاکنون نیز ادامه دارد. در رهنمودهاى امیرالمؤمنینعلیه السلام به این
موضوع و وقایعى که در این دوره پیش خواهد آمد نیز اشاره شده است. در ضمن
روایتى که آن را حضرت عبد العظیم حسنى؛ با سلسله سند از على بن
ابیطالبعلیه السلام نقل مىکند چنین وارد شده است:
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمود: براى قائم ما غیبتى هست که مدت آن طولانى
خواهد شد. شیعیان را در این زمان مىبینم که همانند گلّه بى صاحبى که در
دشت پراکنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مىگردند ولى آن را پیدا
نمىکنند ]به جستجوى آن حضرت مىپردازند ولى او را نمىیابند.[
آگاه باشید! در این دوره هر کسى از آنها )شیعیان( در دین و عقیده خود
استوار و ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غیبت امامش قساوت پیدا
نکند، او روز قیامت در نزد من و در جایگاهى که من هستم خواهد بود.
از اصبغ بن نباته نقل شده است که امیرالمؤمنینعلیه السلام روزى حضرت
قائمعلیه السلام را یاد کردند و فرمودند: آگاه باشید! او غیبتى (طولانى)
خواهد داشت به گونهاى که نادانان (به مصالح الهى) بگویند: خداوند را در آل
محمدصلى الله علیه و آله برنامهاى نیست. )یعنى افراد نادان به جهت طولانى
شدن دوره غیبت از ظهور آن حضرت مأیوس و ناامید خواهند شد(.
علت غیبت امام زمانعلیه السلام
براى غیبت امام عصرعلیه السلام علت و حکمتهاى زیادى در مجموعه روایات
اهلبیت علیهم السّلام ذکر شده است. در روایات امیرالمؤمنینعلیه السلام
حداقل به سه علت اشاره شده است؛ یعنى شناخته شدن اهل هدایت از اهل گمراهى و
ضلالت، و نداشتن بیعت ظاهرى هیچیک از سلاطین، و کوتاهى و ناسپاسى و ظلم
مردم به عنوان فلسفه غیبت بیان گردیده است.
- اِنّ القائم منّا اذا قام لم یکن لاحد فى عنقه بیعة فلذلک تخفى ولادته و یغیب شخصه
همانا قائم از ما آنگاه که قیام کند بیعت کسى در گردن او نخواهد بود و به
همین خاطر است که تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از دید و
نظر مردم غایب خواهد بود.
امیر مؤمنانعلیه السلام در حالیکه امام حسنعلیه السلام و امام حسینعلیه
السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشید، سوگند به
خدا من و این دو فرزندم به قتل خواهیم رسید. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان
مرا در آخر الزمان ظاهر خواهد کرد تا خون ما را از ستمگران طلب کند. او از
دیده مردم غایب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از دیگران شناخته شوند و
این غیبت به قدرى طولانى خواهد شد که مردمان نادان خواهند گفت: خداوند
برنامهاى در آل محمدصلى الله علیه و آله ندارد.
... مفضلبن عمر از امام صادقعلیه السلام روایت کرده است که آن حضرت
فرمود: روزى امیرالمؤمنینعلیه السلام در بالاى منبر مسجد کوفه فرمودند:
...اى مردم! بدانید زمین هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند.
اما خداوند متعال به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همینطور اسرافى که
درحق خودشان انجام مىدهند از دیدن حجت الهى محروم خواهد کرد. [یعنى مردم
به جهت اعمال خودشان در آینده از دیدن امام معصوم محروم خواهند شد]
فضیلت انتظار فرج
همانطور که پیش از این اشاره شد در دوره غیبت امام زمانعلیه السلام مشکلات
و پیشامدهاى سختى بوقوع مىپیوندد به گونهاى که اعتقادات بسیارى از مردم
در نتیجه این امور متزلزل مىشود. جهت جلوگیرى از دچار شدن به این قبیل
خطرات، هشدارهاى زیادى توأم با روشنگریهاى لازم در رهنمودهاى اهلبیت علیهم
السّلام داده شده است که به دو نمونه از آنچه در این زمینه در مجموعه
روایات على بن ابیطالبعلیه السلام وارد شده است اشاره مىگردد.
محمد بن مسلم از امام صادقعلیه السلام نقل مىکند که آن حضرت از پدران
بزرگوارش و آنها از علىعلیه السلام روایت کردند که علىبن ابیطالبعلیه
السلام فرمودند: منتظر فرج [امام زمانعلیه السلام] باشید و از عنایت و
توجهات خداوند ناامید نشوید. همانا محبوبترین کارها در نزد خداوند عزّوجلّ
انتظار فرج [امام زمانعلیه السلام ] است.
آنگاه در ادامه بیان فضیلت انتظار فرمودند:
کسى که منتظر امر ما (فرج امام زمانعلیه السلام ) باشد، مانند رزمندهاى
است که در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهید را
دارد).
زیدبن صوحان عبدى گفت: یا امیرالمؤمنین! کدامیک از اعمال در نزد پروردگار عالم محبوبتر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.
احوال مردم آخرالزمان
شاید بتوان گفت که بیشترین مطالب مربوط به معارف امام زمانعلیه السلام که
از زبان حضرت علىعلیه السلام نقل شده است به تبیین اوضاع آخرالزمان و
وقایعى که در آن دوره پیش مىآید اختصاص دارد. آن حضرت ضمن تشریح آن
پیشامدها چگونگى مقابله با آنها را نیز بیان مىنمایند.
این حوادث شامل مسایل فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و تربیتى و طبیعى مىگردد.
از آنجا که کم و بیش خیلى از این ویژگىها در دوره ما حداقل در بعضى از
عرصهها به چشم مىخورد، جهت آشنایى بیشتر و چاره اندیشى مناسبتر به
مواردى از آنها اشاره مىشود. بدان امید که موجب تنبه و بیدارىمان شده و
از طریق آشنا شدن با این امور پیشاپیش تدابیرى را اتخاذ کنیم که از عوارض
منفى آنها خود و جامعهمان را در امان نگه داریم.
روزى خواهد آمد که در آن سخن چینها مقرّب خواهند شد و افراد بدکار، زیرک
خوانده مىشوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مىآورند، صدقه و انفاقِ
در راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خویشاوندان را با
منّت انجام مىدهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسیله فخر فروشى براى مردم
قرار مىدهند. در چنین زمانى حکومت با مشورت زنان و امارت کودکان و تدبیر
خواجه گان انجام مىگیرد.
اصبغ بن نباته مىگوید: شنیدم که امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودند: در آخر
الزمان که بدترین زمانهاست در موقعى که روز قیامت نزدیک شود زنانى ظاهر
مىشوند بدون حجاب، در حالى که زینتهاى آنها پیداست در انظار عمومى رفت و
آمد مىکنند، آنها از دین خارج مىگردند (به احکام دینى پایبند
نمىباشند) و به امور فتنهانگیز وارد مىشوند و به سوى شهوات و
لذتجویىها روى مىآورند، حرامهاى خدا را حلال مىشمارند. اینگونه از
زنان در جهنم خواهند ماند.
نشانه هاى ظهور مهدى علیه السلام
در روایات، براى ظهور امام زمانعلیه السلام نه تنها وقت خاصى تعیین نشده
بلکه از تعیین کردن وقت براى آن منع شده است. ولى در عین حال براى آن علائم
و نشانههایى ذکر شده که مردم مىتوانند از طریق آن علامتها، نزدیکى وقت
ظهور را تشخیص دهند. این نشانه ها به چند قسم تقسیم مىشوند: علائم حتمى و
غیر حتمى، علائم سال ظهور و علائم سالهاى دورتر، علائم اجتماعى و اخلاقى و
طبیعى و... از میان مجموعه روایاتى که از حضرت علىعلیه السلام در این
باره نقل شده است به ذکر دو مورد اکتفا مىشود:
- ...عن ابى رومان، عن علىعلیه السلام قال: اِذا نادى منادٍ من السماء، ان
الحقّ فى آل محمّدٍ فعند ذلک یظهر المهدىُّ على أَفواهِ النّاس، و یشربون
ذکره فلا یکون لهم ذکرٌ غیرُهُ.
ابى رومان از على بن ابیطالبعلیه السلام روایت کرده است که آن حضرت
فرمودند: وقتى که منادى از آسمان ندا دهد که به تحقیق حق با آل محمدصلى
الله علیه و آله است. در این ایام نام حضرت مهدىعلیه السلام بر سر زبانها
مىافتد و جهان مالامال از نام آن حضرت مىشود به گونهاى که از غیر او
ذکرى به میان نمىآید.
- عن الصادقعلیه السلام عن آبائهعلیهم السّلام ان علیّاعلیه السلام قال:
اذا وَقَعَت النارُ فى حجازکم و جرى الماء فى نجفکم فَتَوَقَّعوا ظُهورَ
قائِمکُمْ.(( اثباة الهداة، ج 3ص )) .578
امام صادقعلیه السلام از پدران بزرگوارشعلیهم السّلام و آنها از علىبن
ابیطالبعلیه السلام روایت مىکنند که آن حضرت فرمودند: آنگاه که آتش در
حجاز شعله ور شود و سیل در نجف جارى گردد منتظر ظهور قائمعلیه السلام
باشید.
یاران مهدى علیه السلام
درباره اوصاف یاران امام زمانعلیه السلام و تعداد آنها و شهرهایشان و
رابطه آنان با امامعلیه السلام و چگونگى بیعت و تبعیّتشان از آن حضرت،
روایات زیادى وارد شده است. در این زمینه از على بن ابیطالبعلیه السلام
چنین آمده است:
حکیم بن سعد از امیرالمؤمنینعلیه السلام روایت مىکند که آن حضرت فرمودند:
یاران مهدىعلیه السلام همه جوان هستند، در میان آنها پیرمرد یافت نمىشود
مگر به اندازه سرمه در چشم و نمک در طعام، و همانطور که بر همگان معلوم
است کمترین قسمت غذا را نمک تشکیل مىدهد.
امیرالمؤمنینعلیه السلام مىفرماید: ...چون قیام کند جمع مىشوند به سوى
او یارانش که به شماره اصحاب بدر و اصحاب طالوتند و ایشان سیصد و سیزده
نفرند. همه آنها شیرانى هستند که از کمینگاههاى خود بیرون آیند مانند
پارههاى آهن، اگر ایشان اراده کنند که کوههاى سخت را از جا بِکَنند هر
آینه آنها را از جاهاى خود مىکَنند. پس ایشانند کسانى که خدا را به وسیله
مهدى بیگانگى پرستش مىکنند. براى ایشان در شبها، صداهایى مانند صداهاى
زنهاى جوان مرده از ترس خدا است نماز گذارندگانند در شبها و روزه دارانند
در روز، گویا یک پدر و یک مادر آنها را تربیت کردهاند. دلهاشان در دوستى
کردن به همدیگر و پند دادن به یکدیگر با هم جمع و یکى است
حکومت مهدى علیه السلام
به اعتقاد شیعه، امام زمانعلیه السلام از طریق تشکیل یک حکومت جهانى بر
اساس تعالیم عالیه اسلام تمام نارسایىها را از سرتاسر عالم برطرف خواهد
کرد و عدل و داد را در روى زمین مستقر خواهد ساخت. در سخنان پیامبر
اکرمصلى الله علیه و آله و هر یک از ائمه اطهارعلیهم السّلام درباره
ویژگىهاى حکومت حضرت مهدىعلیه السلام و کارهایى که در آن دوره انجام
خواهد یافت مطالب زیادى به چشم مىخورد که مجموعه آنها تصویر بسیار روشنى
از یک حکومت اسلامى کامل را نشان مىدهند. در اینجا به عنوان نمونه به بعضى
از روایاتى که در این زمینه از امیرالمؤمنینعلیه السلام نقل شده است
اشاره مىگردد:
عبداللّه بن مروان روایت کرده است که علىبن ابیطالبعلیه السلام فرمودند:
حضرت مهدىعلیه السلام سى یا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند
داشت.
[امام زمانعلیه السلام وقتى که ظهور کند] هواهاى نفسانى را به هدایت و
رستگارى برمىگرداند در آن روزگارى که مردم هدایت الهى را به متابعت هواهاى
نفسانى درآورده باشند. آراء و اندیشه هاى مردم را تابع قرآن مىکند در آن
روزگارى که آنها قرآن را تابع آراء و اندیشه هاى خود کرده اند... او به
شما نشان خواهد داد که عدالت در کشوردارى چگونه است. هم چنین او تعالیم
فراموش شده قرآن و سنّت را زنده خواهد ساخت...
- قال امیرالمؤمنینعلیه السلام : ...فلا یترک عبداً مسلما الّا اشتراه
واعتقه، و لا غارماً الّا قضى دینه، ولا مظلمةً لِاَحَدٍ من النّاس الّا
ردّها، و لا یُقْتَلُ منهم عبدٌ الّا ادّى ثمنه... و لایُقتَلُ قتیلٌ الا
قضى عنه دینهُ، و اَلْحَقَ عیالَهُ فى العطاء حتى یملأ الارض قسطا و عدلاً
کما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً و عدواناً...
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودند: ...حضرت مهدىعلیه السلام برده مسلمان
را نخواهد واگذاشت مگر اینکه آن را خریده و آزاد خواهد ساخت و بدهکارى
نخواهد ماند مگر آنکه بدهى او را پرداخت خواهد نمود. مظلمه و حقى به گردن و
ذمه هر کس که باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند. کسى کشته نمىشود
مگر اینکه دیه آن را خواهد پرداخت. هیچ کسى کشته نخواهد شد مگر اینکه
بدهىهاى او را آن حضرت پرداخت خواهد نمود و خانوادهاش را همانند سایر
افراد جامعه اداره خواهد کرد تا زمین را از عدل و داد پر کند به همان صورتى
که پیش از آن از ظلم و بیداد پر شده باشد...
حضرت مهدى علیه السلام در قرآن
در آیات قرآن کریم به صراحت نامى از امام زمانعلیه السلام به میان نیامده
است، ولى از آنجا که ائمه اطهارعلیهم السّلام مفسران حقیقى قرآنند در تفسیر
بسیارى از آیات، آنها را به مسأله مهدویّت و معارف امام زمانعلیه السلام
تطبیق و تفسیر نمودهاند. از جمله آیاتى که آنها را حضرت علىعلیه السلام
مربوط به امام زمانعلیه السلام دانسته اند این دو آیه است:
- عن امیرالمؤمنینعلیه السلام قال: النُورُ القرآن، و النور اسمٌ من اسماء
اللّه تعالى... قال اللّه تعالى فى سورة النور: اللّه نور السماواتِ و
الارضِ مَثَلُ نورهِ کمشکاةٍ فیها مصباح المصباح فى زجاجة الزجاجة کانها
کوکب درّىٌ...
فالمشکاةُ رسول اللّهصلى الله علیه و آله و المصباحُ الوصىُّ، و الاوصیاءُ
علیهمُ السلامُ و الزجاجةُ فاطمةُ، و الشجرة المبارکة رسول اللّهصلى الله
علیه و آله و الکوکب الدُّرى القائم المنتظر الذى یملأ الارضَ عدلاً.
امیرالمؤمنینعلیه السلام فرمودند: نور همان قرآن است. و نور اسمى از
اسمهاى خداوند تبارک و تعالى نیز هست. خداوند عزّوجلّ در سوره نور
مىفرمایند: خدا نور آسمانها و زمین است، نور او همانند مشکاتى است که
درآن چراغى باشد و آن چراغ در میان شیشهاى که تلألؤ آن همچون ستارهاى است
درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون...
آنگاه فرمودند: مشکات رسول خداصلى الله علیه و آله است و مصباح وصى و
اوصیاء هستند، منظور از زجاجه حضرت فاطمه زهراعلیها السّلام است، و مراد از
کوکب دُرّى حضرت قائم المنتظرعلیه السلام است. کسى که زمین را پر از عدل و
داد مىکند.
- [قال] امیرالمؤمنین علىبن ابیطالبعلیه السلام : المستضعفون فی الارض،
المذکورون فى الکتاب الذین یجعلهم اللّه ائمّة، نحن اهل البیت؛ یبعث اللّه
مهدیّهم فیعزّهم و یذلّ عدوّهم.
حضرت على علیه السلام مىفرمایند: مستضعفان در زمین که در قرآن یاد شدهاند
و خداوند وعده داده است آنها را پیشوایان مردم قرار دهد، ما اهل بیت هستیم
و خداوند، مهدى ما اهل بیت علیهم السّلام را [در آخر الزمان] بر
مىانگیزاند تا آنها را عزیز و دشمنانشان را خوار و ذلیل کند. منبع:http://www.mahdawiat.com
به گزارش روابط عمومی مهدیه وادقان:
امثال هم طبق سنوات گذشته مراسم های شب های قدر و شهدات مولای متقیان حضرت امام علی (ع) در مهدیه روستای وادقان برگزار می گردد.
از جمله برنامه های این مراسم؛سخنرانی،مداحی،خواندن دو روز نماز قضا،مراسم دعای جوشن کبیر،قرائت یک جزء قران مجید و مراسم احیاء می باشد.
در ضمن در سه شب این مراسم ، در مهدیه وادقان از محبان مهدی با افطاری و... پذیرایی می شود.
یکی از مشکلات بزرگ در انتقال و درک
صحیح از آیات و احادیث، معنای غلط و گاه نشاندن برداشتهای ذهنی و شخصی به
جای معانی درست آنهاست و مشکل بعدی نگاه سطحی و تعمق، تدبر و تأمل اندک در
مفاهیم بلند این فرازها میباشد....
یکی از مشکلات بزرگ در انتقال و درک
صحیح از آیات و احادیث، معنای غلط و گاه نشاندن برداشتهای ذهنی و شخصی به
جای معانی درست آنهاست و مشکل بعدی نگاه سطحی و تعمق، تدبر و تأمل اندک در
مفاهیم بلند این فرازها میباشد.
به عنوان مثال درباره ی حدیث «یمْلَأُ اللّهُ بِهِ الْأرضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْمَاً وَ جَورَاً – خدا به وسیله او زمین را پر از عدل و قسط میکند، بعد از آن که پر از ظلم و جور شده است»،
عدهای گفتند: پس، فراگیری ظلم و جور شرط ظهور است و هر چه ظلم و جور
بیشتر شود، ظهور نزدیکتر میشود(؟!) و هیچ اندیشه نکردند که این درک و
برداشت که با اساس اسلام منافات دارد و فرد منتظر را به رواج ظلم و جور
تشویق میکند و نه ایمان، تقوا و عدالت! حال آن که سخن از جایگزینی قسط و
عدل به جای ظلم و جوری است که همیشه در زمین و بر انسان حاکم بوده است. حتی
زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله) نیز این ظلم و جور حاکم بود، چنانچه
در جامعه و حکومت اسلامی به خود ایشان و خاندانش نیز ظلم میشد، چه رسد به
مسلمین و یا غیر مسلمانان در سرتاسر جهان.
در حالیکه در این حدیث نه تنها نفرموده که فراگیری ظلم و جور از شروط
ظهور است، بلکه تصریح دارد که ظلم و جور حاکم هست و ایشان به جایش قسط و
عدل را حاکم میگرداند.
مسئله 313 تن نیز همینگونه است، در هیچ حدیثی نیامده که وجود 313 یار
از شرایط ظهور است بلکه فرموده «ایشان با 313 تن ظهور مینمایند»، یعنی
وقتی قیام نمایند، 313 تن در کنار ایشان هستند نه این که برای قیام معطل
آنها باشند و همواره سخن از پیوستن این افراد به امام بعد از ظهور ایشان
است.
اگر روایاتی که به تعداد 313 نفر یاران امام علیه السلام اشاره دارند بررسی گردد نکات ذیل به دست خواهد آمد:
الف) در احادیثی که به تعداد یاران امام اشاره شده است، اینگونه آمده که
هر گاه 313 یار جمع شوند آن گاه امام دوازدهم ظهور می کند و هرگز چنین
نیامده که اگر 313 یار جمع نشوند، امام زمان ظهور نمی کند لذا نمی توان گفت
که این یک شرط لازم برای ظهور مولا می باشد.
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «إذا قام تجتمع
الیه اصحابه علی عده اهل بدر و اصحاب طالوت و هم ثلاثمأه و ثلاثه عشر رجلا
کلهم لیوث» هنگامی که حضرت مهدی قیام می کند یاران او گرد او جمع می شوند
که به تعداد اهل بدر و اصحاب طالوت هستند تعداد آن ها 313 نفر و همگان در
شجاعت همچون شیر هستند
ب) از طرفی چنانچه ظهور در احادیث منوط به وجود 313 نفر نیز شده بود ،
313 نفر تنها شرط ظهور نبوده و شرایط دیگری نیز بر این قضیه حکمفرما است
لذا این یک شرط کافی برای ظهور نخواهد بود.
ج) هیچ حدیثی در زمینه 313 نفر به صورت شرطیه نیامده بلکه به صورت
گزارشی هستند که بیان می کنند هرگاه حضرت مهدی ظهور کردند آن گاه 313 نفر
نیز گرد او جمع می شوند لذا اجتماع 313 یار به صورت نشانه وعلامت ظهور حضرت
ذکر شده نه شرط آن.
د) در احادیثی که به 313 نفر
اشاره شده است، سخن از جمع شدن این افراد در محضر مولا بوده و اینکه بعد از
جمع شدن آنها، حضرت خروج می کنند به عبارتی بعد از اینکه ظهور به وقوع
پیوست این افراد در خدمت مولا جمع شده و بعد از جمع شدن آنها، امام خارج می
شوند و اقدامات خود را آغاز می نمایند.
نکات فوق الذکر در روایات ذیل نیز نمایان هستند:
** امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «إذا قام تجتمع الیه اصحابه
علی عده اهل بدر و اصحاب طالوت و هم ثلاثمأه و ثلاثه عشر رجلا کلهم لیوث»
هنگامی که حضرت مهدی قیام می کند یاران او گرد او جمع می شوند که به تعداد
اهل بدر و اصحاب طالوت هستند تعداد آن ها 313 نفر و همگان در شجاعت همچون
شیر هستند.
در هیچ حدیثی نیامده که وجود 313 یار از شرایط ظهور است
بلکه فرموده «ایشان با 313 تن ظهور مینمایند»، یعنی وقتی قیام نمایند، 313
تن در کنار ایشان هستند نه این که برای قیام معطل آنها باشند و همواره سخن
از پیوستن این افراد به امام بعد از ظهور ایشان است
در این حدیث امیرمومنان اجتماع 313 نفر را پس از قیام حضرت مهدی ذکر می
کند و به عبارتی جمع شدن 313 نفر نشانه ظهور امام زمان است که بلافاصله پس
ازقیام او صورت می پذیرد.
** از حضرت عبد العظیم بن عبد اللَّه حسنىّ رضى اللَّه عنه به نقل از
حضرت جواد علیه السّلام آمده است أصحاب او به تعداد أهل بدر سیصد و سیزده
نفر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند، و این همان فرمایش خداوند
است که: «هر جا که باشید خدا همه شما را فراهم آورد، که خدا بر هر چیزى
تواناست- بقره: 148»، پس هنگامى که این تعداد افراد مخلص گرد آیند خداوند
متعال امر خود را ظاهر سازد. (احتجاج-ترجمه جعفرى، ج2، ص: 523)
** در حدیثى از امام باقر علیه السلام بیان شده : «یجمع اللّه من اقاصى
البلاد على عدة اهل بدر ثلاثماءة و ثلاث عشررجلا یعنی خداوند براى حضرت
قائم از دورترین شهرها، به تعداد جنگاوران جنگ بدر، 313 مرد را جمع مى
کند».( بحارالانوار، ج52، ص310)
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: گویا نگرم قائم را بر منبر کوفه و 313
نفر یارانش، که پیرامونش گرد آمده اند به شمار اهل بدر. (شیخ صدوق، کمال
الدین و تمام الغمه، ص 672 )
لذا بر اساس روایات متعدد که به یاران امام اشاره دارند سخن از پیوستن
313 نفر به مولا بعد از ظهور ایشان است که این افراد به عنوان نخستین افراد
با ایشان بیعت می کنند و از این تعداد به عنوان یکی از شرایط ظهور نام
برده نشده است.
منبع:تبیان